<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

گفته بودم که یکی از دوستام قرار بود برود خواستگاری و زن بگیرد. زنگ زدم که چی شد؟ گفت: هیچی دیگه نشد. خانه شان طبقه پنجم بود و آسانسور هم نداشت و مادرم هم که خودت می دانی چقدر پاهایش درد می کند. و دیگر هیچ...

  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی