<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

حتی مرگ هم توی آن یخچال لندهورش پیدا نمی شود و نمی دانم چه الفتی بین شان هست که نمی اندازدش بیرون تا یک مجردی اش را بگیرد. می گوید این آهنگ اخطارش من را یاد کسی می اندازد!!!سر هر شش ماه هم می زند توی تخم های صاحبخانه  و می افتد به اثاث کشی. عدل هم می رود یک واحد توی طبقه پنجم اجاره می کند که آسانسور هم ندارد تا به حساب خودش اجاره کمتری بدهد بدبخت. همیشه هم ته یخچال را که موتورش آنجاست و سنگین تر است را من باید بگیرم. خودش هم سرش را می گیرد.

  • محمدرضا امانی

از روز تولد پسرم جهان ذهنی ام به هم ریخته. یکی اینکه واحد شمارش پول از ریال تبدیل به پوشک شده. مثلا می روم توی یک بوتیک شیک و یک پالتوی قشنگ چشمم را می گیرد. پشت و رویش می کنم تا اتکت قیمتش را کشف کنم. بعد فورا آن اعداد را تبدیل به پوشک می کنم و می بینم که می شود هشتصد و شصت پوشک. خیلی گران است. از فروشگاه می زنم بیرون و دنبال یک دگمه فروشی می گردم تا برای پالتوی پارسال چند تایی دگمه بخرم.

  • محمدرضا امانی

آن وقتها نه اینترنتی بود و نه موبایلی و حتی نمی شد شماره خانه را به هم بدهیم. فقط نامه بود که می گذاشتیم لای کتاب و می دادیم دست هم. اصلا از همان موقع خط من اینقدر خوب شد.

  • محمدرضا امانی