<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

نشسته بودم روی چمن های میدان و منتظر بدقول ترین آدم دنیا بودم و بی آنکه جم بخورم داشتم بازویم را نگاه می کردم که پشه ای رویش نشسته بود. خب یک پشه وقتی یک بازوی نحیف را گیر می آورد چی کار می کند جز اینکه نیشش را تا ته فرو کند توی شما. حتی حجیم شدن اش را از خون خودم به چشم می دیدم و سوزش نیش داشت کلافه ام می کرد. اما مترصد زمانی بودم که انتقامم را ازش بگیرم. و از آنجایی که هیچ وقت زمانهایم را درست انتخاب نکرده ام آن لاکردار به سرعت یک قِرقی پرید و رفت. حالا من مانده ام با قلبی مالامال از کینه و انتقام.

  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی