<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

«امید تنهایی» فقط یک اسم نیست. او برای همیشه قهرمان نسل ما خواهد بود. نسل بچه‌های مدرسه راهنمایی طالقانی سالهای دور. وقتی زنگ آخر خورد هنوز موتور هوندای آقای شفایی معلم علوم اجتماعی و مدنی که به ستون برق جلوی مدرسه زنجیر شده بود داشت آخرین شعله‌هایش را پس می‌داد.‌‌ همان آقای شفایی که اگر سر کلاسش عطسه می‌زدی از گوش‌هایت می‌گرفت و بلندت می‌کرد و بعد ولت می‌کرد و تا برسی به زمین یکی هم خوابانده بود زیر گوشت. توی این چند سال خیلی دنبال امید گشته‌ام. نه توی فیس بوک هست و نه اینستاگرام و نه هیچ جای دیگر. آقای شفایی توی فیس بوک هست. نوه‌اش را توی بغل‌اش گرفته و دارد دوربین را نشانش می‌دهد. زیر عکس هم نوشته: کیان عزیزم و پدربزرگ مهربانش.

  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی