آن زمانها حتی موبایل هم نبود. مثلا می گفت برو کتابخانه و از فلان ردیف، کتاب فلان را بردار و صفحه مثلا هشتاد و شش اش را باز کن. بعد می رفتی به همان آدرس و کتاب را باز می کردی و می رسیدی به صفحه هشتادو شش. جمله هایی که زیرش خط کشیده بود و تقدیمش کرده بود به تو. گاهی هم می شد که صفحه هشتادوشش اصلا سفید سفید بود.
- ۹۵/۰۳/۱۳