<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

از همان چند سال پیش که سونامی ازدواج کردن رفیقهایم آغاز شد منتظر آن واقعه بودم. آنهم اینکه لااقل یکی شان پیش از خواندن خطبه عقد و درست زیر پارچه ای که بالایش قند می سابند بلند شود و فلنگ را ببندد و فرار کند و بشود فهرمان تمام اعصار. حتی خودم بهشان پیشنهاد داده ام که جای امنی سراغ دارم و سوییچ ماشین پر از بنزین را هم بهشان نشان داده ام و کروکی آن محل امن را روی اسکناسی که قرار بود شاباش بدهم کشیده ام اما هیچ کدامشان زیر بار نرفته اند. آخر همین هفته عروسی یکی دیگرشان است و شاید آخرینشان در بین نسل ما. و من امیدوارم.


  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی