<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

تازه بلد شده بودم توی مهمانیها سر نوشابه را با ته قاشق جوی بپرانم که بخورد به سقف و دخترخاله ها یواشکی بخندند و با چشم جوری نگاهم کنند که سینه ام از غرور پف کند. اما خیلی زود دوران طلایی آن نوشابه ها به سر آمد و جایش از این بطری های پلاستیکی آمد که حالا بچه های سه ساله و چهار ساله دخترخاله ها برای خودشان می توانند نوشابه باز کنند و حتی نگذارند ذره ای سرش را شل کنی و بعد بدهی به دستشان. 

  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی