<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

با آن مقدار پولی که برای خرید خانه داشتیم به هر بنگاه املاکی که می رفتیم طرف به جزیره ای در خارج از شهر اشاره می کرد. جزیره ای که به جای دریا، اطرافش را بیابان احاطه کرده بود. جایی دور از شهر که ساکنینش گویی تبعیدیهای بودند که شبها بر پشت بام مجتمع مسکونی شان جمع می شدند و با حسرت به روشنایی های شهر زل می زدند. انگار که هیچ وقت نخواهند توانست بر آن سرزمین خوشبخت ورود کنند.

  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی