رانندگیام خوب است. این را هم زنم میگوید و هم برگههای بیمه نامهام که سال به سال در جیب عقب شلوارم نم بر میدارد و بی اینکه برگهای ازش کم شود به دفتر بیمه تحویل میشود. اما همه اینها از خطر مالیده شدن توسط دیگر ماشینها نمیکاهد. تن ماشین بینوای من پر است از مالیدگی. در این مواقع پیش از رویت محل تصادف و تخمین خسارت نگاهی ابتدا به راننده صددرصد مقصر میاندازم. اگر از من مستضعفتر بود که لبخندی میزنم و میگویم عیبی ندارد و پیش میآید و بهش آدرس لوازم یدکی آشنایی را میدهم که قیمتهای مناسبی دارد و سوار میشوم و راه خودم را میروم. اگر هم از من کمتر مستضعفتر بود که لبخند نمیزنم و میگذارم برود از هر قبرستانی که دلش میخواهد لوازم ماشین اش را تهیه کند. با خودم میگویم مگر ما مستضعفین جهان چه کاری جز مالیدن بر ماشینهای هم داریم.
- ۹۶/۰۲/۲۹