<

قناری معدن

آدم خانه اش یک جاست. دلش هزار جای دیگر.
آخرین مطالب

از خود جراحی نمی‌ترسید. هراسش از آن دقیقه‌های پیش از به هوش آمدن بود. در همین لحظه‌هاست که آدمیزاد رازهایی را که قرار است با خودش به گور ببرد را در حالتی از خلسه نا‌خواسته اعتراف می‌کند. آخرین بیهوشی‌‌اش مال هفت سال پیش بوده و زنش همه چند ساعت ریکاوری بعد از عمل را ایثارگرانه بالای سرش ایستاده بود و از فردای بیمارستان تا همین امروز یکسره موهایش را رنگ نارنجی زده.

  • محمدرضا امانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی